مجمع بست گرام (چت کاربران)

اگه بری من میمیرم

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 13:03

اه مهشید انقدر عوض نکن این اسم لامصبو اسمان دانشگاه کجا میری ؟؟

اگه بری من میمیرم

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 12:59

اره علاقه مهمه اجی منم فرمو پیش از عید پر کردم ولی بازم استرس دارم دعام کنید خواهرا

اگه بری من میمیرم

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 12:55

سلام خل چلا
چه خبرا چه میکنید
اجی مهشید بهتری
اسمان فکر کنم این ترمی رد میشی
این نازی هسته فکر کنم معلولیت ذهنی داره بچم

جوان ناکام

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 09:44

مهشیدخوبی خوش میگذره

جوان ناکام

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 07:40

عشقولیامنم کلاس دارم بایدبرم تااستادنیومد امروزامتحان دارم اخ اخ سی ریاضی که دیگه دیوونه ام کرد........................

جوان ناکام

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 07:37

سلام بچهاعشقولی هامنم ریاضی میخونم

ببین داداچ شاه یعنی مهراب

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 06:38

سلام صبح همگی بخیر ...
خخخخخخخخ آره اصن معلوم نیس دسشویی ها چه شونه ...
منم خوبم هنوز هیچ تغییر نکردم و به هیچ کس نگفتم و نمی‌خوام بگم تا حدی ببینم از دست خودم چه کاری بر میاد خواستم نرم مدرسه که گفتم خیلی ضایع اس ...
رفتم لباسامو بیرون بیارم دیدم به به به چه بارون قشنگی‌ دل من آب افتاد لباسامو بیخیال شدم رفتم زیر بارون یکم قدم و عین این دخترایی که تازه لباس خریدن همون جا تو اتاق پرو بوتیک قرار میدم منم واستادم رقصیدن یعنی خدا خواس که کسی منو ندید و گرنه واسه سلامتی همه دیوانه ها به صلوات می‌فرستاد خوب من برم لباسامو یه خاکی تو سرش بریزم اگه تونستم برم اگه نتونستم که نمی‌رم دیه خوب دوستان و دخملا خدا حافظی بوس بوس بوس بوس بوس تا بعد

نیکی

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 00:46

مهشید جون دستشویی خونه ما هم رومانی میزنه

نیکی

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 00:45

مهشید عزیزم حالت چطوره خوبی؟؟؟

نیکی

دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 ساعت 00:08

مرسی گلم .سهیل جون دانشگاه چی میخونی؟

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 23:55

موفق باشی

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 23:54

سلام بچها

نیکی

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 23:16

تجربی عزیزم..

مهشید و عشقش مهراب

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 20:37

خب تا بعد فعلا برم کار دارم میام بعد بچه ها بیایین سایت ها باشه

مهشید

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 20:35

میگم زینویی باید خودت به رشته ات علاقه داشته باشی فک کنم از مدرسه بهتون فرم بدن یا بری کافی نت

مهشید

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 20:32

آخ آخ آخ گفتی مال من شنبه شروع میشه یعنی اوج بد بختی

یسنا

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 20:18

سلام من درس دارم شرمنده امتحانای مستمرم شروع شده میام یه سر میزنمو میرم

این لشکر شکست نمیخوره تا روزش

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 19:29

سلام اجی یسی خوبی بابا بیایین کا منت بزارین

این لشکر شکست نمیخوره تا روزش

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 19:25

سلام سلام ...
معلومه زنده ام خخخخ نکنه انتظار داشتی تموم کنم خیلی مشتاقیا نترس تشیع جنازه ام دعوتی که

اگه بری من میمیرم

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 19:13

سلام عشقولیاااا حالتون؟؟احوالتون؟؟؟
مهشید زنده ای اجی ؟؟
نه اسمان جوون ناراحتی چیه ؟؟عع تو میایی سایت من باید گردن بگیرم ابروت جلو همه رفت
پای منو وسط نکش
ایییی منم چند سال دیگه برم دانشگاه میشه
بچه ها به نظرتون رشته تجربی چطوره واسه روانشناسی یا دانشکده افسری نظرتون مهمه

یسنا

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 18:23

سلام خوبین.عصرتون بخیر

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 17:49

نیکی،چه رشته ای ؟؟؟؟

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 17:44

سلام عزیزم منم دانشجوم ترم دوعشقم

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 17:44

سلام عزیزم منم دانشجوم ترم دوعشقم

نیکی

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 17:35

شرمنده سهیل جون دیشب نتونستم ج بدم نیومدم سایت .اره عزیزم امسال پیش دانشگاهی ولی بعد از عیدی دیگه مدرسه نرفتیم..تو چی عزیزم ؟

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 09:02

الان سرکلاسم اونم درس ترکیبیات استادبهرامی میگه خانم گوشیتوجمع کن گفتم استادزینب ناراحت شدبزارجوابش بدم ی ده دقیقه همی خندید

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 08:58

سلام صبح بخیررررررر شرمنده ناراحت شدی زینب عزیزم ببببببووووووس

زینب اگه بری من میمیرم

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 07:00

سلام صبح بخیر دوستان
اسمان چرا اذیت میکنی خو خوابم میومد دیشب
چشمام یکی در کیون باز بود
بچه ها این داستانی که گفتم از زبون خودم بود ولی زندگی یکی از صمیمی ترین دوستام که برای همدردی واسه مهشید گذاشتم گرچه ربط نداشت ولی بازم گفتم از زبون خودم بگم بهتره ....
دوستتون دارم خروسا باییییییییی

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 01:14

شب همه خوششش بووووووسسسسسس برای خواهران کوچیکترخواب خوش ببینین

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 01:10

خانم خروس،خوابیدکه خواست تاصبح بیدارباش

جوان ناکام

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 01:02

خوابیدین

ضدپسر

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 00:28

باشه عشقم مگه میشه نباشیم اخه ...داستانو عشقتون خیلی باحال بود ایشالله ک سالم میمونیو یه سه قلو میاری خخخ یکیشم میدی ب من...برو گلم شبت خوش عزیزدلم

کم کم دارم زائر میشم اونم زائر ابدی

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 00:23

بابا میلاد غلط کرد یه چیز گف منم خوابم میاد نباید میگفتم که حالتون بد شده بمیرم براتون خخخخخخ انتظار نداری یه شبه بمیرم که تا آخرین قطره خونمو نخوره که نمی‌میرم منم غذا خون آور زیاد میخورم که آخر کفر سرطان‌ها درآد وووو الفرار خخخخ ناراحت نباش اجی به بار دیگه تولدت مبارک عزیزم خوشحالم که عشقایی مثه شما دارم خیلی هم خوشحالم کاش عمرم طولانی بود دلتون میموندم ولی حیف که نشد تقدیر دیگه خدا حافظتون مدیونمید ناراحت باشین گفتنذکن به روم نیارین

کم کم دارم زائر میشم اونم زائر ابدی

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 00:16

خب بزار من بگم از آرمین آرمین پسر آقای امیری هس قیافه خیلی خوبی داره خوش تیپ و خوش هیکله من از وقتی از کما لطف کردم بعد تیلیت کردن مغز خدا لطف کرد منو شوت کرد بیرون الآنم دلش واسم تنگ شده دارم راستی راستی میرم موندگار شم خووو ولش کن آرمین پسر فول العاده خوبیه هر چی بگم کم گفتم بیستون دوسالشه و پزشکی میخونه یعنی میشه گفت تمام زندگیمو آرمین بهم برگردون الآنم که دیگه بعد اون کثافت که من واقعا داشتم با آرمین مقایسه ای میکردم که داشتم .. اضافی می‌خوردم که آرمین کمکم کرد بشناسمش آرمین خیلی بهم کمک کرد الان عشقمه خیلی دوسش دارم یه سیغه مرحمیت هم بینمون بابام خوند که باهاش راحت تر باشم خخخخخخخ وقتی بابام گفت که باهم راحت تر باشیم من تو دلم گفتم والا بابا نمیدونی که چی شده من فقط بچه کم دارم تو این دوران که به لطف خودم بود خخخخخخخ آخ منو آرمین هر کجا که می‌رفتیم منو به عنوان نامزدش خطاب میکرد همیشه از دستم عاصی هی از بس شیطنت میکنم گاهی وقت من بهش میگفتم بچه مون دلت میخواست مثه کی باشه آخ آخ آخ پسره پرو ... نمیگم چیشد حالا ولش کن می‌گفت که فعلا باید بچه بزرگ کنم بعضی وقتا هم که عصبی میشد خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ اول یه جیغ فرا بنفش مایل به آبی میکشید بعد میگه مهشید میام .... آخ آخ آخ اقا ببخشید شرمنده کانال بعدی

.
.
.خلاصه دوران نامزدی خیلی خوش گذشت
یه بار من خونشون بودم آهنگ آرمین نصرتی گذاشته بودم خودما اون جایی بود که گل پری گف آرمین من از اون جا شروع کردم
گفتم آرمین
بله
اگه من زنت بشم اگه دعوا مون بشه منو باچی میزنی یهو دیدم دس کرد کمر بندشو باز کرد گف این خخخخخخخخ منو میگی غش کرده بودم از خنده
خدا جون میشه اگه منو کشتی ارمینم بکشی دلم نمیاد از عشقم جداشم خدا به امید خودت
.

زینب اگه بری من میمیرم

یکشنبه 2 اردیبهشت 1397 ساعت 00:06

موافقید با این جمله
پسر یه بار عاشق میشه شکست بخوره لاشی میشه اینم شد لیاقت نداشت عجب خریه این پسر امروز تماما بیرون بودم بعد کلاس رفتیم جشن بعدم خونه خالم نه امدیم خونه من خوابم میاد شدید بچه ها شبتون شیک
شاید از فردا خیلی خیلی کم بیام درسا شدید شده در هر صورت بوس رو گونتون قربونم بشید باییییب

ضدپسر

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:58

چیو. نه نگفتی؟بگو بگو بگو

ضدپسر

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:56

خخخخخخخخخخ لاشی بازی مده پسراهم از اون مدل بالایی هان

زینب اگه بری من میمیرم

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:56

ابادش کردم اخی دلم میخوا الان بود اون سبیلای حمید هیرادیشو میکندم خرررررررررر خخخخ دیوانه شدم مهشید جواب بده اگه خوابی هیچی ولی اگه نه جواب بده فردا بلند شدی یه چی بنویس بفهمیم سالمی
در طول داستانم اتفاقای زیادی افتاده که حالم بهم میخوره تکرارشون خلاصههه افتضاح گفتم بهت اره مهسا

کم کم دارم زائر میشم اونم زائر ابدی

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:55

ول کن امروز از بس هندونه خوردم سیر شدم کم هندونه بزار باو ول کن دیگه ببین نمیخوام تا این چند وقت که زنده هستم هی ناراحتم کنی بابا من از همین الان دارم میرم کیک نیگا میکنم واسه تولدم اگه خدا بخواد زنده بمونم وللش انگار من باید بهتون روحیه بدم راستی گفتی عروسی آخ اخ آخ آخ
ببین عروسی ها داخل تالار برگذار میشه عین بقیه ولی خیلی شلوغ میشه یعنی خیلی شلوغ که اصن نمیشه سوزن انداخت همه نوع نوشیدنی سرو میشه انواع رقص فک کن ما فقط شب حنا بندان لباس محلی می‌پوشیم که سنت به جا آورده باشیم ولی شب بعدی نگو همه مختلط اصن یه وضعی ولی خیلی خوش میگذره وارد عروسی که شدی جوری جو می‌گیرند نه تا وقتی که خورشید میخواد لطف کنه بیرون بیاد تا اون موقع بزن بکوبه عروسیمون سه شبه ولی شب آخر از همه بیشتر خوشمیگذره چون همه پسرا و آقایون منو شلوار خانوما هم لباس محلی من دارم چن تا لباسشویی خیییییللللییییی خوشگله خیلی ها عالیه من که خیلی دوسش دارم حالا بیشتر میگم براتون واستا نفسم بیاد بالا بعد

زینب اگه بری من میمیرم

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:52

به نام تک نوازنده گیتار عشق
داستان از اونجایی شروع میشه من یه پسر خاله دارم به اسم ..... بیست سه سالشه تابستون خیلی میومد خونه ما میومد میرفت رابطش خیلی باهامون خوب بود مخصوصا بابام الانم هسته ولی کم تر میاد ..
خلاصه فهمیدم دوستم داره بابام شیفت بود یه شب از تل مامانم چند بار گل فرستاد دوستت دارم خواهرش خونه ما بود خیلیییی صمیمی هستیم با دختر خالم گفت یه چی بهش بگو منم گفتم اشتباه فرستادی میخواستی بفرستی واسه دوست دخترت اینا البته با زور دختر خالم گفت جواب بده اینا منم نمیدونستم منظورش بامنه خلاصه گذشت گذشت گذشتو خیلیییی طولانی جریان دستم خشک شد بعد اونکه من ردش کردم خری شد واسه خودش دوست دخترای رنگارنگ اینجا اونجا پارتی و.... میشه گفت منم از پسرا بیزارم اخه اون قومم بود این کارو کرد دیگه وای به حال بقیه باز من یه مدت وابسته بودم علاقه نداشتم و خیلی اتفاقای دیگه که ازش متنفرم
گاو خر سگ نفهم اشغال ارزونی اون زنای همزادت نجس حالم ازت بهم میخوره با زور باهاش یه سلام میکنم خیلیییی خری م......
عنتر گاو افتاب پرست

ضدپسر

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:44

بگوووووو دیگ زینب

ضدپسر

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:42

بگو زینب جون

زینب اگه بری من میمیرم

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:42

هاننن من هنگیدم اهنگ چی
عع جریانو بگم

ضدپسر

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:41

فداتشم ک تنها کسی هستی ک تولدم یادشه

زینب اگه بری من میمیرم

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:41

درددد ول کن چرا میپیچونی بتعریف اسمان کوشی بیا دیگه
بچه ها من بگم واستون یه چیو

کم کم دارم زائر میشم اونم زائر ابدی

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:41

خوب آسی پسندیدی یا بیام بری باخ برم برات آخ که من چه قد این آهنگ و دوس دارم

ضدپسر

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:40

مهشید اینجوری نگو توروخدااااااااا عه...

کم کم دارم زائر میشم اونم زائر ابدی

شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 23:38

نه تورو خدا میخوای ترکی برات برقصم عاشق آهنگ بری باخ منصورم خوب به روم نیارین دیگه مهسا بیخیال تولدته ها جان من ارزش ندارم که من خیلی روحیه ام خوبه اگه یکی یه چیز بگه مثه اول میشم مرگ تقدیر همه هس حالا شاید درمانی باشه واسه من من که اگه شمارو رو پل دیدم کاری میکنم بهم فهش بدین برین جهنم من برم بهشت فقط بی زحمت یکم آبجوش بده من یه بسته قهوه دارم حسرتش تو دلم مونده آخه تا خواستم بخورمش عزرائیل جونز اومد و امشب شب وداعه مهشید پاشو بریم ولش کن باو فوقش من بمیرم شما یه چند دقیقه ناراحت شدین ابدی که نیس بچه ها آرمین بفهمه چی